سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
خیانت
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
وادارام کردی که بپذیرم

امیرعلی :: چهارشنبه 87/4/12 ساعت 1:58 صبح

واقعیتم که از من خواستی بپذیرم این بود

خنده هایی که از صورتم گرفتی
غمی هایی که بر صورتم نشاندی
دلی که برایم شکستی
احساساسی که برایم پرپر کردی
غروری که زیر پا نهادی
زخمی که بر وجودم نشاندی
نمکی که بر زخمم گذاردی
عشقی نافرجامی که بر قلب پاکم حک کردی
و وادارم کردی بپذیرم چیزی را که نخواستم و می خواستی
و من ناچار پذیرفتم چیزی را که نمی خواهم و می خواهی
ولی همیشه در تنهاییم به این می اندیشم
یک روز هم مرا دوست داشتی
و وادارم کردی بپذیرم واقعیتی را که نخواستم و می خواستی
وبعد گفتی:
خوشبختی! بی من؟
و گفتی:
دوستش داری!
وگفتی:
!زندگیت را دوست داری
پس یک روز هم زندگیت را مجبور به پذیرفتن واقعیتی می کنی که مرا وادار به پذیرفتنش کردی
،ولی بدان که زندگی
امیرنیست که به سادگی انکارش کنی
به را حتی فراموشش کنی
و خودخواهانه ترکش کنی
اشتباهت را نپذیرفتی اما روزی که ناچار می پذیری با زندگیت !

q


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

بی تابی
خیانت
به تو عادت کرده بودم .....
دلتنگی
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
خیانت
امیرعلی
Link to Us!

خیانت

Hit
مجوع بازدیدها: 4271 بازدید

امروز: 5 بازدید

دیروز: 2 بازدید

Archive


نیمه اول تیر ماه 87
مرداد ماه

Submit mail